سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دلها، خاک و دانش، نهال و گفتگو، آب است . هرگاه آب از خاک جدا افتد، نهال خشک گردد . [امام صادق علیه السلام]
!هاجَرَ _یُهاجِرُ _مُهاجَرَت _هاجِر!
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» م

 

می گفت:....

 

 اگر


 

 

 

خود تو در زمان امیرالمومنین علیه السلام بودی


مطمئنی تو هم به ایشون حسودی نمی کردی؟


فقط خلفا به ایشون حسودی می کردند؟


 

 

 

قول میدی اینجوری باشه؟

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یک مهاجر ( دوشنبه 90/5/17 :: ساعت 2:32 عصر )

»» چرا ظرف مرا...


نزدیک اذان صبح  بود

مکه مکرمه...

داشتند طواف عشق بجا می آوردند.

باز یادش آمد...

یادش آمد این همه سال آوارگی و سرگردانی را...

این راه راهی بود که خودش انتخاب کرده بود...

یا تحمل این همه سختی باید می بود و یا کج شدن به راهی که انتهایش نا کجا آباد است.همیشه!

یادش آمد...

اگر با دیگرانش بود میلی

چرا ظرف مرا بشکست لیلی

 

راه انحراف را که داشتم می رفتم

آسوده و سلامت...

چرا مرا کشید تا به اینجا...

هنوز مجری داشت بلند بلند می خواند:

 

 

شنیده می شود از آسمان صدایی که...

کشیده شعر مرا باز هم به جایی که ...

نبود هیچ کسی جز خدا، خدایی که...

نوشت نام تورا، نام آشنایی که ـ

 

پس از نوشتن آن آسمان تبسم کرد

و از شنیدنش افلاک دست و پا گم کرد

 

نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد

نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد

نوشت فاطمه تکلیف نور روشن شد

دلیل خلق زمین و زمان معین شد

 

نوشت فاطمه؛ یعنی، خدا غزل گفته است

غزل قصیده ی نابی که در ازل گفته است

 

نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد

ز درک خاک مقام فراتری دارد

خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد

درون خانه بهشت معطری دارد

 

پدر همیشه کنارت حضور گرمی داشت

برای وصف تو از عرش واژه بر می داشت

 

چرا که روی زمین واژه ی وزینی نیست

و شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیست

و جای صحبت این شاعر زمینی نیست

و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست

 

خدا فراتر از این واژه ها کشیده تورا

گمان کنم که تورا، اصلا آفریده تورا-

 

که گرد چادر تو آسمان طواف کند

و زیر سایه ی آن کعبه اعتکاف کند

ملک ببیند و آنگاه اعتراف کند

که این شکوه جهان را پر از عفاف کند

 

کتاب زندگی ات را مرور باید کرد

مرور "کوثر" و "تطهیر" و "نور" باید کرد

 

در آن زمان که دل از روزگار دلخور بود

و وصف مردمش الهَیکم التکاثر بود

درون خانه ی تو نان فقر آجر بود

شبیه شعب ابی طالب از خدا پر بود

 

بهشت عالم بالا برایت آماده است

حصیر خانه ی مولا به پایت افتاده است

 

به حکم عشق بنا شد در آسمان علی

علی از آن تو باشد... تو هم از آن علی

چه عاشقانه همه عمر مهربان علی!

به نان خشک علی ساختی، به نان علی

 

از آسمان نگاهت ستاره می خواهم

اگر اجازه دهی با اشاره می خواهم-

 

به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم

کنار شعر دو رکعت نشسته بنویسم

شکسته آمده ام تا شکسته بنویسم

و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم

 

به شعر از نفس افتاده جان تازه بده

و مادری کن و اینبار هم اجازه بده

 

به افتخار بگوییم: از تبار توایم

هنوز هم که هنوز است بی قرار توایم

اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم

کنار حضرت معصومه در کنار توایم

 

فضای سینه پر از عشق بی کرانه ی توست

کرم نما و فرود آ که خانه، خانه ی توست

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یک مهاجر ( یکشنبه 90/5/9 :: ساعت 12:27 عصر )

»» بازم ازون دفاع های تخریبی توسط عمارنامه و جلبک ستیز

کشف حجاب در اتوبان چمران
خبر درج شده ای در عمار نامه و جلبک ستیز.

جالب بود !
خیلی جالب بود که نوشته بودند
:مطمئنا شما نیز روزانه مانند صحنه های زیر به کرّات در خیابان های پایتخت مشاهده می کنید و بعضا بی تفاوت از کنارشان عبور می کنید. قباحت کار این افراد به جایی رسیده که اگر تذکری هم به آنها داده شود با کمال پر رویی بر می گردند و توی رویت می گویند : «به تو چه
  !»

مسئولانی که دوای درد را گشت ارشاد می دانند؛ ببینند که روز به روز دارند نتیجه عکس می گیرند. اما از سوی دیگر هتاکان به فریضه حجاب باید بدانند که دیگر خیابان های پایتخت جای امنی برای بی بند و باری شما نیست. اگر مردم خودشان در برابر این بی حجابی ها ایستادگی کنند؛ نه نیازی به گشت ارشاد است و نه برخورد قهری ؛ برای حال و روز فعلی وضعیت حجاب در کشور فقط و فقط باید امر به معروف و نهی از منکر را رواج داد.

 

باید عرصه را برای خود تنگ بدانند و

جرات این بی بند و باری ها را به خود ندهند.

اوج درد و ناراحتی در عکس فوق،

آنجا بود که این موتور سوار با کمال پر رویی

از کنار ماشین پلیسی که در عکس مشاهده می شود بی هیچ ترس و ابایی عبور کرد

 و جناب سروان هم در کمال اسودگی خاطر به انجام وظیفه مشغول بود!

 

حالا حرف من:

باید عرصه را برای خود تنگ بدانند و جرات این بی بند و باری ها را به خود ندهند.««« واقعا؟ حالا عرصه رو تنگ ببینن بدحجابی شون تبدیل به خوب حجابی میشه؟فرض می کنیم که عرصه رو تنگ دیدند برای بی حجابی،حالا نمیتونن این بی حجابی رو به صورت زیر زمینی و بین دوست و آشنا و فامیل و اینا رواج بدند و کم کم تو جامعه رایج بشه؟ اونوقت شما خوشحال می شید؟اونوقت که بدحجابی و بی حجابی شون زیر زمینی بشه و همه گیر بشه و فقط تو خیابونا با حجاب باشن خیییلی خوشحال میشید نه؟ فقط بخاطر خودتون که دیگه تو خیابون نمی بینیدشون؟فقط بخاطر خودتون که میگن نظامتون اسلامیه؟؟اونهایی که بدحجاب و بی حجابن و همینطور ضرراتش بهشون می رسه از نظر شما فقط چون بدحجابن یعنی  خیلی آدمهای بدی هستن و دیگه هر بلایی سرشون بیاد بماچه؟بماچه که شاید اون دنیا و یا در قبر اذیت بشن؟کلا شما نبینیشون موضوع حلّه دیگه؟بله خب اینم یجورشه! تاسف بار و ...

اوج درد و ناراحتی در عکس فوق، آنجا بود که این موتور سوار با کمال پر رویی از کنار ماشین پلیسی که در عکس مشاهده می شود بی هیچ ترس و ابایی عبور کرد و««««« خیلی طبیعیه ! لزومی نداره که آدم از فردی جز خدا بترسه؛ مگه ماشین پلیس همون خداست؟اصلا خدا مگه ترس داره مگه؟ مشکل ما اینه که جای همه چیو دوس داریم عوض کنیم دکوراسیون جدید بچینیم. اگه زمانی قرار شد بترسیم باید از کارهای بد خودمون بترسیم نه از پلیس نه از خدا.تازه خدا که از همه به ما مهربونتره.پس خود را باش!

این هم چند کامنتی که در یکی از سایتها در زیر این مطلب درج شده بود:

گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ق.ظ

از کی امربه معروف و نهی از منکر با زور و کتک همراه شده ؟؟ چرا یه مامور مرد باید یه زن رو دسنگیر کنه و بهش دست بزنه ؟

محسن گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ق.ظ

عزیزم اون ماشین پلیس راهنمایی رانندگی چه ربطی به گشت ارساد داره؟
بعدشم اون حانوم که بدون روسری نیست. ممکنه یه لحظه باد زده روسریش افتاده و قبل اینکه بخواد درست کنه شما سریع عکس گرفتی
و در نتیجه شما خودت باید امر به معروف بشی که نامردی کردی.

بهنام گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ق.ظ

من مذهبی سفت و سختم اما این دوستمون راست گفت ما که نمیتونیم با یه عکس قضاوت کنیم

شاید باد زده روسری اون بنده خدا رو بلند کرده

و پلیس راهنمایی رانندگیم چه ربطی به امر به معروف ونهی از منکر داره؟

یکم زود قضاوت نکنیم ؛ اینو خطاب به خودمم میگم

نرگس گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ق.ظ

این همه مشکلات جامعه و شما وامسال شما حجاب رو مشکل اساسی جامعه میشمارید آقا جان برو دلیل بیکاری جونارو بگرد و پیدا کن و مطلب بنویس
واقعا متاسفم

hosein گفته :
تیر ??م, ???? در ??:?? ق.ظ

مردم چیکار کنن از دست گرما اگه میشه تو خیابونا کولر گازی بزارید تا دیگه مردم بی حجاب نشن البته بی حجاب از دیدگاه شما

amir گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ب.ظ

این جلبک سبز روی عکس را کمی بزرگتر و کمی پررنگتر بنویس که دیگه نه زنه مشخص باشه و نه موی سرش و نه حتی اینکه سوار چی هست ! اینجوری مشکل اساسی حل میشه !

reza گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ب.ظ

خوب حالا تو چرا می سوزی؟
مردم راحت باشن برای تو بده تازه مگه این کارشون واسه تو مزاحمتی ایجاد کرده. برو فکرتو عوض کن که به اسم حجاب میخوای مردم اونجور که تو میخوای لباس بپوشن

م. سهیل گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ب.ظ

باد اسلام رو نبره!؟

شیدا گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ب.ظ

واقعا برای پسر های این دوره متاسفم .البته تقصیری هم ندارن ولی خوب جامعه خرابه بعدشم اقا رضا شما اگه به این میگی حجاب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟در ضمن این دختر خانم اگر میخواست روسریش رو درست کنه دستش رو روی پاهاش با خیال راحت نمی زاشت

محمد گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ق.ظ

آخه این هم شد سوژه که چند روزه مردم را سر کار گذاشتین ، یک نادان سنگی به چاه انداخته و… به موضوعت مهمتری بپردازید تا مردم با ارائه پیشنهادات سازنده نظر بدهند و مشکل اساسی مردم حل بشه .

miss-fendeleski گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ق.ظ

bood ke bood?!
migam u nohe khon boodi behtar nabood ta inke matlab benevisi?!?

عاشق ایران گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ب.ظ

سلام

نقد این مطلب در وبسایت خبرهای داغ …

سحر گفته :
تیر ??م, ???? در ?:?? ب.ظ

وای خدا هنوز اندرغم یه کوچه اییم/شماها هیچوقت درست بشو نیستین آقای محترم

 

در این وبلاگ http://kaji.blogfa.com/post-253.aspx   

 هم چند نقد بر این خبر وارد شده که برای من برخی نکاتش جالب بودند و  کپی کردم

و در ضمن عکسی که می بینید را صاحب وبلاگ خبرهای داغ سانسور کردند

و الا عمارنامه و جلبک ستیز گرامی نه که خیلی از اشاعه ی فحشا بدشون میاد!برای همین عکس رو کامل گذاشته بودند:

 

 

 در هر امر دینی( که امروز با لفظ "فرهنگی" شناخته می شود) همیشه در کنار اینگونه معضلات و چالش ها متاسفانه افرادی خودی و هم سنگر در لباس معالج و درمانگر هستند که با تدبیر و چاره گزینی غلط نه تنها چاره ای پیش روی نمی گذارند، بلکه آب هم به آسیاب افکار باطل می ریزند!


عکس فوق عکس اسف باری است که چندروزی است میهمان ناخوانده خبرگزاری های تقریبا(!) دینی گردیده .

ابتدا آیه نوزدهم از سوره نور را با هم می خوانیم:

« اِنَّ الَّذینَ یحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةَ فِی الَّذینَ امَنُوا لَهُمْ عَذابٌ اَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَة واللهُ یَعلَمُ وأنتُم لاتَعلَمُون:

 به تحقیق کسانی که دوست ‏دارند زشت کاری در میان آنان که ایمان آورده‏اند شیوع پیدا کند، برایشان در دنیا و آخرت عذابی پر درد خواهد بود».

اما همانطور که از سیل منتقدین وبلاگ این بنده خدا و سایر خبرگزاری های ناشر برمی آید، تنها کوچکترین خطای سرزده، اشاعه فحشایی است که توسط این رفقای بچه هیئتی تحت عنوان آسیب شناسی فرهنگ حجاب (!) رخ داده است. چراکه آنچه الان در جامعه ما در حال انجام است، اشاعه فحشاست و آنچه با آن به صورت های مختلف مبارزه و برخورد می شود این مساله است یعنی اشاعه فحشا نه الزام بر حجاب شرعی! اشتباهی که خیلی زود به آن دچار می شویم.

نکته دیگر که از دل این عکس بیرون کشیده می شود، به رخ کشیدن ضعف و کم کاری متدینین است که با وجود ادعای پذیرش دینی کامل و جامع هنوز هم مغلوب اند و دست بسته و نیز القای مفهوم "هنوز هم نتوانسته ایم" یا به قول یکی از منتقدین "ما نمی توانیم"!

 

آیا اصلا ما به برداشت صحیحی از دین رسیده ایم که به خود اجازه انداختن چنین عکسی را می دهیم؟؟

از همه مهم تر آیا شما مطمئنید که این روسری افتاده از سر، عمدی بوده است؟ مدتی حرکت در بزرگراهی طولانی سوار بر موتور آن هم خلاف جهت باد منجر به افتادن روسری نمی شود؟ مگر در ادبیات دینی ما نفرموده اند: علیکم بحسن الظن: بر شما باد به خوش بینی؟
لازم نیست مرز خوش بینی و ساده انگاری را از دست بدهید فقط از علمای دین تان سبقت نگیرید. حکم این کار شما در نگاه آیت الله العظمی مظاهری این است:

"گناهی را علنی و در میان مردم انجام دادن نظیر بیرون آمدن زن با وضع جلف یا بدحجاب و یا بی‏حجاب و ... و امثال این‌ها؛ علاوه بر گناهی که مترتَب بر اصل کار است، گناه اشاعه فحشا را نیز دارد و در بسیاری از موارد گناه دوم بالاتر از گناه اول است."

اگر دریافتید که او نیز همانند شما به نماز می ایستد آیا می توانید بار گناه نشر این تصویر را به دوش بکشید؟ سوالی کلی تر آیا شما برای این حرکت تان از مرجع تقلیدتان اجازه گرفته اید؟؟

پس چه شده است دین و ایمان ما ای برادران! ای خواهران! ای کسانیکه بی هیچ دقتی بلافاصله اقدام به نشر و بازتاب این خبر ویران کننده در سطح گسترده می کنید؟ آیا کار سختی است پیدا کردن چنین صحنه ای در سطح شهر؟ شاید به قول دوست دیگری پای شهوت آمار بازدید و استقبال از یک وبلاگ مذهبی در کار است! اینگونه قرار است دل مولایمان را شاد و به ظهورش امیدوار سازیم؟

راه توبه از اشاعه فحشا بسته نیست، در فتوای مراجع داریم: توبه‌ اشاعه‌ فحشا فقط ندامت از گذشته و ترک آن کار زشت است، و چه بسیار خوب است که به واسطه‌ گفتار و اعمال شایسته و نظیر آن جبران گذشته را بنماید.

یکبار دیگر تجدید نظر کنیم در حرکاتی که به اسم دغدغه مندی دینی مان انجام می دهیم. امام راحل عظیم الشان (ره) در جمع روحانیون عازم برای تبلیغ فرمودند: من خوف دارم فردای قیامت، ما را به سمت جهنم ببرند و از آنجا که بهشتیان بر جهنمی ها اشراف دارند، به ما بگویند: "شما چرا؟ ما به حرف شما گوش کردیم و نجات یافتیم" و انسان این خجالت را کجا ببرد ... ؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یک مهاجر ( جمعه 90/4/17 :: ساعت 2:46 عصر )

»» ایندفعه دلت نسوخت؟!

 

 

قتل دختر دانشجوی تهرانی پس از رد درخواست رابطه دوستی

 

قضیه ندا رو همه یادمونه.یه کار بد انجام شد به نام قتل توسط هرکی که بود! برای من مهم نیست کی بود و نظام بوده یا توطئه بر علیه نظام. مهم اینه که هر دو طرف خبر رو تو بوق و کرنا کردند و در دفاع از مظلوم هی! از خودشون در صدا و سیما و غیره  دلسوزی نشون دادند

.حالا چی شده؟

برای این دختری که اینجوری به قتل رسیده کدوم یکی از نظام و مخالفای نظام دل سوزوندن؟

فقط تو جریانهایی که بوی سیاسی داره میاید و دلسوزی می کنید و دفاع از حق و تو بوق و کرنا کردن قضیه؟

کجا رفتن اون سبز هایی که صدای طرفداری از ندا آقا سلطان شون بلند بود؟

کجان اون دولتی هایی که از کشته شدن ندا هی ابراز تاسف و غمناکی می کردند؟

کجاست اون صدا و سیمایی که مستند ندا ساخت و تبلیغات و صدای بلندش؟

کجان اون سبز ها و صدای بلندشون تو رسانه ها و اینترنت  و مستند نداشون و غیره؟!

 

    انسانیتو بازیچه ی سیاست تون قرار بدید

 

وهمه رو فریب بدید.


بالاخره یه روز یکی میاد


که باید بیاد


همه فیلم بازی کردن هاتون تموم میشه!


کلمه.رادیو فردا.راه سبز.جرس. مدعیان آزادی و دلسوزی  برای مردم

و خبرگزاریهای موافق نظام  مدعیان آزادی و دلسوزی برای مردم!


من سرچ کردم و دلسوزی ای از شما ها در این رابطه ندیدم.خواب تشریف دارید؟


در اکثر این سایت هایی که گفتم اصلا خبر این قضیه هم وجود نداشت و در برخی هم فقط لینک خبر وجود داشت.همین و بس.

 


وبلاگ نویسان ِطرفدار اسلام  و طرفدار نظام و طرفدار راه سبز و...هم که ندیدم دلسوزی ای انجام داده باشن.

اما حالا یه ندا آقا سلطان سرچ کنید

و ببینید چقدر بروبچه های دلسوزمون ناراحت! به معنای واقعی کلمه هستند از این قتل!

 

 نمی دونم ما داریم سیاستوبه بازی می گیریم

یا سیاست داره ماروبه بازی می گیره!؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یک مهاجر ( جمعه 90/4/17 :: ساعت 2:36 عصر )

»» چی شد که این شد؟

 

اجرای طرح دستگیری و
جمع آوری اراذل و اوباش دوشنبه شب با حضور پرسنل نیروی انتظامی در مناطق مختلف
تهران برگزار شد.

 


فقط دوست دارم بدونم چرا این همه از جوونهامون اینطوری اند

.ما که اینهمه دم از تمدن می زنیم چرا؟

چرا جوونها اینطوری شدن؟

خودشون به کار خلاف عشق! می ورزند که اینجوری شدند؟

بنظر من این آدم ها بد نیستند ولی برخی کارهای بد رو انجام می دن

.اصلا هم اراذل نمی دونمشون و دلم هم براشون می سوزه.

بالاخره یه چیزی شده که اینا اینجوری شدن دیگه؟واقعا چی شده؟!

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یک مهاجر ( جمعه 90/4/17 :: ساعت 2:5 عصر )

»» ایمان...

 

 

ایمان بیاورید به آغا فصل سرد....

 ایمان نیاورید به آغاز فصل سرد... 

 

ایمان برای سردی قلبِ شما چه کرد... 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یک مهاجر ( شنبه 90/4/11 :: ساعت 3:26 عصر )

»» دنیا

نردبان این جهان ما و من ایست


عاقبت این نردبان افتادنی است


هرکه بالا تر رود احمق تر است


استخوان او بَتَر خواهد شکست...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یک مهاجر ( شنبه 90/4/11 :: ساعت 3:25 عصر )

»» خوش اخلاقم؟

امام علی علیه السلام:

مَن ساءَ خُلقُهُ عَذَّبَ نَفسَهُ.

 

هر که بد اخلاق شود خودش را در عذاب قرار می دهد.

 

منبع: ؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یک مهاجر ( شنبه 90/4/11 :: ساعت 3:23 عصر )

»» رازهایی در باره ی زنان.باربارا دی انجلیس

    _از دید زن، یک گزارش تلویزیونی فقط یک گزارش نیست

بلکه موضوعی است که او بتواند بعدها در باره ی آن با همسرش صحبت کند.

یک ترانه ی پخش شده از رادیو تنها یک ترانه نیست بلکه

چیزی است که خاطرات او با مرد زندگی اش را زنده می کند.

از دید او تمشک فقط تمشک نیست؛

بلکه میوه ایست که همسرش دوست دارد.

*****

_زن ها نیاز ندارند به وضعیت اختصاصی(احساسی) تغییر حالت بدهند،

بلکه همیشه یا اکثر اوقات از پیش در آن هستند؛ حال چه آنرا ابراز کنند و چه نکنند.

بر عکس مردها می بایست عامدانه و به طرزی ارادی به این مد در آیند.

مرد هرگز نمی تواند به اندازه ی زن روی رابطه احساسی اش تمرکز داشته باشد.

چنانچه بخواهد چنین کند باید بقیه ی زندگی خود را فراموش کند تا فقط به زن  بپردازد.

از نظر مرد این کار زیادی ،نامتعادل،غیر ضروری و حتی وسواس گونه است.

لذا فرض را بر این می گذارد که چنانچه زن اینگونه به او عشق می ورزد،

پس لابد تلاش زیادی!!! را صرف کرده است،

بنا بر این زنش غیر  طبیعی و نامتعادل است!

*****

_توجه و تمرکز(احساسی) زن به مرد

مانند نفس کشیدن برایش طبیعی و خودکار است؛

زن حتی در آن باره فکر هم نمی کند

بلکه فقط برایش اتفاق می افتد!

*****

_از باربارا به مردها:

هنگامی که تلاش نمی کنید که زن خود را درک کنید،

به رفتارهای نامطلوبی از جانب او دامن

می زنیدکه تحملش را ندارید.

*****

# قوه ی آفرینش زن با دیدن جاهای خالی فعال می شود و به کار می افتد

.گویی هنگامی که زن ها جاهای خالی را می بیند احساس می کنند باید آن را پر کنند

و چیزی را در آن به ظهور برسانند که آن فضا را اشغال کرده و با زیبایی و عشق آکنده سازد!

یکی از معمولی ترین روش هایی که زن ها برای پر کردن جاهای خالی به کار می برند

«برنامه ریزی» است.

*****

_اصولا مرد ها درباره ی کرواتی همسرشان برای آنها خریده است به دوستشان پُز نمی دهند!

*****

 

+هیچ وقت همکار آنها در باره ی این که کراوات شان کج ایستاده است

و باید مرتب شود صحبتی نمی کنند.تا چه برسد به اینکه

بلند شوند و این کار را برای او انجام دهند.

سوم اینکه حتی اگر چنین کاری هم بکنند؛

دوستشان احساس خواهد کرد که به حد و مرز او تجاوز شده است!

*****

 

% مرد ها عملا پیشنهاد ها و توصیه های ارائه شده را

غیر ضروری،ناخواسته و حتی فضولی! می دانند.

 

 

منبع:باربارا دی انجلیس،رازهایی در باره زنان.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یک مهاجر ( شنبه 90/4/11 :: ساعت 3:23 عصر )

»» صبح که از خواب پا می شیم....؟

    % مَن أصبَحَ

 


لا یَهتَمُّ بِأُمورِ المسلِمین

 


فَلَیسَ بِمُسلِمٍ.


 

:

 

هرکه صبح کند


و همتش خدمت به مسلمانان نباشد ؛


او مسلمان نیست!

 


اصول کافی؛ج3؛ باب 285،ص239، حدیث پنجم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یک مهاجر ( شنبه 90/4/11 :: ساعت 3:12 عصر )

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

پناهندگی دشمن به ابی عبدالله
مداهنه
مومن
همینم!
بازیافت زباله
سایه دنیا
عمر سعدی که من باشم
... کی گفته من بابا ندارم...کی گفته من بی کس و کارم...
اجلی که سر برسه حکما سر رسیده!
بیمارستان مهدیه
گفته
خب چرا آخه؟!
هیچ جا
---
به نام غیر اخلاق
[همه عناوین(120)]

>> بازدید امروز: 9
>> بازدید دیروز: 32
>> مجموع بازدیدها: 96545
» درباره من

!هاجَرَ _یُهاجِرُ _مُهاجَرَت _هاجِر!

» پیوندهای روزانه

بوی کاغذ طعم تایپ_محسن حدادی_ [4]
گل دختر _چند طلبه_ [12]
به نام بازسازی_زائر شهید_ [1]
پیامک های اخلاقی
بحث آزاد درباره اسلام_کلوب مرکز ملی پاسخگویی_
اندیشه ولایت فقیه_کلوب مرکز ملی پاسخگویی_ [3]
سوالات اعتقادی_مرکز ملی پاسخگویی_
سوالات اخلاقی تربیتی_مرکز ملی پاسخگویی_
سوالات مشاوره ای_کلوب مرکز ملی پاسخگویی_
سوالات خانوادگی_کلوب مرکز ملی پاسخگویی_ [2]
موسسه نرم افزاری آوا مهر کوثر
کیستی ما_وحید یامین پور_ [1]
خبرنامه دانشجویان ایران
موسسه نور الزهرا
یک استکان چای داغ_دستنوشت های یک روحانی_ [2]
[آرشیو(37)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حاج آقا[45] . سوالات من[6] . بیمارستان مهدیه زایمان کاهش حرکت جنین .
» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
شب و تنهایی عشق
طریق یار
قافیه باران
تنهاترین عاشق
عطر حضور
ای دریغااااااااا
Sense Of Tune
عزیز دل
پایگاه سایبری شهید حاج حفظ الله عابدینی
نمیشناسم
کشکول
تأملات نوشتنی_فطرس_
گمنام
اینجا،آنجا،همه جا
عشق است و زندگی
همیشه یکی هست...
من.تو.ما
بو
شرکت نمین فیلتر
پندار
غار
وبلاگ اطلاع رسانی آقای امجد
آزاده عباسی
فتوبلاگ قلب اروند
فتوبلاگ قلب اروند2
سایت رضا امیرخانی
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان
مجله حوراء
یک روز در غسالخانه
منطقه آزاد چابهار
میترایسم

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان














» طراح قالب

کد موزیک