آنچه مي خوانيد ، سخنراني من است در موسسه ارشاد . ابتدا خواستم گزارشي بدهم از تحقيقات پروفسور لويي ماسينيون ، درباره شخصيت و شرح حال پيچيده ي حضرت فاطمه (س) ، و به خصوص اثر عميق و انقلابي خاطره ي او در جامعه هاي مسلمان و تحولات دامنه دار تاريخ اسلام ، اختصاصا براي دانشجويانم در کلاس درس (تاريخ و شناخت اديان ) و (جامعه شناسي مذهبي ) و (اسلام شناسي) . به مجلس که آمدم ، ديدم جز دانشجويان ، بسياري ديگر هم آمده اند. وجود جلسه ، مساله فوري تر را ايجاب مي کند. بر آ» شدم که به اين (سوال مقدر) که امروز به شدت در جامعه ي ما مطرح است جواب بگويم که
دکتر علي شريعتي
زناني که در قالب هاي سنتي قديم مانده اند ، مساله اي برايشان مطرح نيست ؛ و زناني که قالب هاي وارداتي جديد را پذيرفته اند ، مساله برايشان حل شده است. اما در ميان اين دو نوع (زنان قالبي) ، آنها که نه مي توانند آن شکل قديم موروثي را تحمل کنند و نه به اين شکل تحميلي تسليم شوند ، چه بايد بکنند؟ اينان مي خواهند خود را انتخاب کنند ، خود را بسازند. الگو مي خواهند، نمونه ايده آل . براي اينان مساله ي (چگونه شدن) مطرح است . فاطمه با (بودن) خويش ، پاسخ به اين پرسش است. خواستم به توصيف تحليلي از شخصيت حضرت فاطمه (س) اکتفا کنم ، ديدم که کتاب خوان ها و روشن فکران ما شرح حال وي را نمي دانند. ناچار کوشيدم تا حدي از اين کمبود را جبران کنم. اين است که رساله حاضر ، که همان کنفرانس است که بسط بيشتر يافته ، حاوي شرح حال مستندي از اين شخصيت محبوب ، ولي ناشناخته ، يا بد شناخته مانده . در اين شرح حال ، تکيه ي اساسي ام بر اسناد کهن تاريخي است و در آنجا که مسائل اعتقادي و قاطع تشيع مطرح مي شود ، من ماخد اهل تسنن را انتخاب کرده ام . چه ، تشيعي که از منابع اهل تسنن برآيد ، از نظر علمي و تاريخي ترديد ناپذير است. نمي توان گفت اين کنفرانس از انتقاد بي نياز است. بلکه بر عکس ، سخت نيازمند است و چشم به راه صاحب نظران پاک دل ؛ آنها که از راهنمايي خدمت گذاران بيش تر لذت مي برند تا کينه توزي و دشنام و بهتان !
علي شريعتي