• وبلاگ : !هاجَرَ _يُهاجِرُ _مُهاجَرَت _هاجِر!
  • يادداشت : 7
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + من 

    man-bito-hargez.sabablog.com

    اشک رازي است
    لبخند رازي است
    عشق رازي است
    اشک آن شب لبخند عشق ام بود.
    ¤
    قصه نيستم که بگويي
    نغمه نيستم که بخواني
    صدا نيستم که بشنوي
    يا چيزي چنان که ببيني
    يا چيزي چنان که بداني...
    من درد مشترک ام
    مرا فرياد کن.
    دست ات را به من بده
    دست هاي تو با من آشناست
    اي دير يافته با تو سخن مي گويم
    يه سان ابر که با توفان
    به سان علف که با صحرا
    به سان باران که با دريا
    به سان پرنده که با بهار
    به سان درخت که با جنگل سخن مي گويد

    زيرا که من
    ريشه هاي تو را در يافته ام
    زيرا که صداي من
    با صداي تو آشناست.